امنيت يک مفهوم آشنا و قابل شناخت برای تمام جوامع بشری از جوامع آغازین همانند قبايل کوچک گرفته تا امپراتوري های بزرگ جهان باستان و دولت شهرهای يونان بوده است و به همين دلیل امروز نيز تلاش برای رسيدن به “وضعيت امن و يا (Secure Situation) اولويت اول سياست های واحدهای سياسی مختلف را تشکيل داده و راه های تامين آن از جايگاهی خاصی در سياست گذاری های امنيتی دولت ها در قالب امنيت ملی برخودار است.
مبنا و اساس جستجوی امنيت را می توان در انگيزه هاو کشش های انسانها دنبال کرد به اين معنی که جستجوی امنيت از مهمترين کشش ها و انگيزه های انسانی است که با جوهر هستی انسان پيوند نا گسستنی دارد.حفظ ذات و صيانت نفس از مهم ترين ميل های انسان است که به روايت تاريخ حتی انسان های آغازین وقتی به اشیایی مواجه می شدند که برای آنها نا آشنا بودند از ترس اينکه مبادا به آنها آسيب برسانند به مغاره ها پنا می بردند و خود را پنهان می کردند. که اين در حقيقت خود نشان دهنده آن است که نياز به امنيت مانند اکثريت نيازهای انسان ها يک امری کاملا طبيعی بوده و انسان ها را وا می دارد که در تامين آن چه در سطح فردی و يا جمعی از خود تحرکاتی نشان دهد. و بعدا انسان ها در پی برآوردن نيازهای زيستی از يکديگر وارد مناسبات گوناگون می شوند و تشکيل جامعه می دهند، اساس تشکيل جامعه نيز مسائل امنيتی بوده که درين خصوص می توان به نظريه قرارداد اجتماعی فلسفه قرن هجدهم از هابز گرفته تا روسو اشاره کرد که به عقيده آنها نياز به تضمين جمعی امنيت افراد اولين مرحله قانونی برای شکل گيری يک دولت است.
اما امنيت چه مفهوم را در بر دارد؟
و يا به عبارت ديگر وقتی که ما کلمه امنيت را به کار می بريم با کاربرد اين می خواهيم چه را بيان کنيم؟ و يا مفهوم امنيت توصيف کننده چه وضعيت می تواند باشد؟ اين قبيل سوالات ما را به ارائه يک تعريف از امنيت سوق می دهد،و مشکل که در ارائه يک تعريف جامع از امنيت مانند بیشتر مفاهيم ديگری که در حوزه علوم بشری کاربرد دارد همانا عدم موجود اجماع روی يک تعريف از اين مفهوم می باشد.حتی به عقيده بعضی از علما اين عدم اجماع نسبت به ارائه يک تعريف جامع از امنيت نسبت به مفاهيم ديگری از اين قبيل عميق تر می باشد، به گفته باری بوزان اين عدم اجماع بيشتر ناشی ازنبود درک عميق ازمفهوم امنيت می باشد.
ابعاد امنیت:
امنیت دارای دو بعد داخلی و خارجی است که با یکدیگر مرتبط هستند . در بعد داخلی تهدید های آشکار و پنهان در درون مرزها ناامنی بوجود می آورد از قبیل تهدیدات سیاسی ( شورش ، جدایی طلبی ، انقلاب …) ، بحران های اقتصادی ، نظامی ( جنگ داخلی و …) و آشوب های اجتماعی که هر کدام مردم را تحت فشار قرار می دهند. در بعد خارجی نیز امنیت می تواند از ناحیه مسائل سیاسی ، نظامی و اقتصادی ( تحریم های اقتصادی ، تعرفه ها …) تهدید شود.
ویژگی های امنیت:
– نسبی بودن امنیت : در جهان امروز دستیابی به امنیت مطلق ناممکن است زیرا قدرت که مبنا ی تحصیل امنیت محسوب می شود ، متغیر ، متفاوت و نسبی است و به تبع آن امنیت حاصل برای دولت ها نیز نسبی می باشد. بنابر این با تغییر میزان قدرت و وجود تهدیدات بالقوه و بالفعل حتی قوی ترین دولت ها نیز امنیت مطلق ندارند . به طور خلاصه امنیت مطلق دست یافتنی نیست و هیچ نوع نظم اجتماعی نمی تواند همه ی بی ثباتی ها ، خطرها ، ویرانی ها و مرگ را از بین ببرد.
-ذهنی بودن امنیت : اصولا احساس امنیت یا عدم امنیت یک برداشت یا امر ذهنی است که ریشه در اعتقادات و باورهای مذهبی ، اخلاقی ، فرهنگی مردم و رهبران یک کشور دارد.
-تجربه ناپذیر بودن امنیت : بدین معنی که امنیت در مقابله کردن با حاکمیت و استقلال یک کشور رابطه ا ی مستقیم دارد . یعنی اگر در شهر یا استانی از یک کشور جنگ داخلی یا ناامنی پدید آید ، نمی توان ادعا کرد چون در دیگر شهرها امنیت به هم نخورده است ، امنیت ملی کامل است.